دارای دو خواهر و دو برادرهستم، یکی از برادرانم در جریان دفاع مقدس در عملیا ت کربلای هشت بدست دشمن بعثی صهیونیستی به فیض شهادت نائل گردید. بیش از ۳۱ سال است که ازدواج کرده ام. جدّ پدری همسرم اهل خمین و جد مادری اش نیز از صارمی های لرستان است. پدر و مادر همسرم هر دو بازنشسته آموزش و پرورش هستند. او دارای خانواده ای فرهنگی است. همسرم نیز از مدیران مدارس آموزش و پرورش تهران است. حاصل زندگی مشترک ما، چهارفرزند(سه دختر و یک پسر) است. اولین دختر عزیزم دانش آموخته رشته کارشناسی ارشد اقتصاد، دومین فرزندگرامی ام دانش آموخته رشته کارشناسی میکروبیولوژی و سومین ازعزیزانم دانش آموخته رشته کارشناسی مهندسی صنایع ، و پسر گرامیم نیز دانش آموخته رشته کارشناسی مدیریت بازرگانی است ، به لطف الهی همه فرزندانم ازدواج کرده و به زندگی مستقل خودشان مشغول می باشند.
اینجانب تحصیلات ابتدائی و دبیرستان را به تبعیت از خانواده، در تهران و شهرستان های مختلف گذرانده و در کلیه سالهای تحصیلی به فضل خدا در همه پایه ها در رتبه های اول هر پایه قرار گرفته ام . در سال ۱۳۵۶ در رشته الکترونیک وارد دانشگاه شدم . با توجه به برخی از فعالیت های سیاسی پیش از دانشگاه که داشتم، از بدو ورود به دانشگاه در جریانات سیاسی آن زمان وارد شده و در تعطیلی ها،تحصّن ها، تکثیر ، انتقال و توزیع اعلامیه ها ی صادره از سوی حضرت امام (ره) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و نیز در راه اندازی دانشگاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از انقلاب فرهنگی، نقش اندکی داشته ام که امیدوارم این اندک را خداوند متعال به فضل و کرمش قبول فرماید. علاوه بر تحصیل در رشته مذکور، بنا به علاقه شخصی و ضروریاتی که احساس می کردم، مطالعاتی در عرصة مدیریت و علوم اقتصاد خصوصاً اقتصاد اسلامی و اقتصاد ایران داشته و دارم که حاصل آن در مقالات، سخنرانیها و مصاحبه ها به سمع و نظر علاقمندان رسیده است و در این راستا پس از اتمام مقطعی ازتحصیل در رشته الکترونیک، با تغییر گرایش تحصیلی به رشته مدیریت،کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۸۲ با دفاع از پایان نامه با نمره ۱۸ با موفقیت به پایان برده و از همان سال در خارج از ایران در مقطع دکترا به ادامه تحصیل اهتمام داشته ام و اینک نیز در مرحله دفاع از پایان نامه دوره دکتری قرار دارم.
به محض پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا در کمیته استقبال از حضرت امام (ره) در دبیرستان دخترانه علوی در خدمت مرحوم حاج مهدی شایسته (رحمه ا… علیه) رئیس وقت دبیرستان و سپس در کمیته مرکزی انقلاب اسلامی در خدمت حضرت آیت ا… باقری کنی و حضرت آیت ا… مهدوی کنی افتخار خدمت داشته ام .
از سال ۱۳۶۰ از زمان نخست وزیری شهید رجایی (اعلی ا… مقامه) در نخست وزیری به عنوان جانشین معاونت امور انقلاب انجام وظیفه کرده ام. در تشکیل وزارت اطلاعات در کنار حضرت آیت ا… ری شهری در تأسیس نهادی انقلابی برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران مشارکت و در دولت اول حضرت آیت ا… هاشمی رفسنجانی به عنوان قائم مقام وزیر بازرگانی انجام وظیفه کرده ام. از روزهای آغازین رهبری حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی افتخار خدمت در دفتر معظم له رایافته و از سال ۱۳۶۹ به امر و نظر مقام معظم رهبری مدظله مامور تأسیس و تشکیل معاونت نظارت و حسابرسی دفتر شدم. و تا مهر۱۳۷۶ در این سمت فعالیت کرده ام و افتخار دارم که حضرتشان از خدمت این معاونت در طول دوران تصدی ام بارها ابراز رضایت و آرامش فرموده اند. همچنین به رأی و نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی از سال ۱۳۷۰ به عضویت هیأت امناء اموال در اختیار ولی فقیه منصوب شدم. از مرداد ماه ۱۳۷۳ مسئولیت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)را نیز با حفظ سمت بنا به نظر و موافقت ایشان بر عهده گرفتم.
در عرصه خدمات حج از سال ۱۳۷۰ در بعثه مقام معظم رهبری مد ظله العالی به عنوان نماینده ویژه سرپرست حجاج مسئولیت بازرسی و نظارت ویژه بر فعالیت های سازمان حج و زیارت را برعهده داشته ام.همچنین به عنوان مشاور عالی و رئیس شورای راهبردی حج و زیارت در تدوین استراتژی حج جمهوری اسلامی مسئولیت داشته ام.
پیش از اتمام دوره چهارم مجلس شورای اسلامی در کنار حضرت آیت ا… ری شهری در تأسیس جمعیت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی، با احساس ضرورت در مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در قالب حزبی اسلامی و ارزشی مشارکت کردم . فلذا در تأسیس مجلس پنجم و سپس در دوره انتخابات سال ۱۳۷۶ دولت هفتم با حمایت از حضرت آیت الله ری شهری به عنوان کاندیدای حزب ، مشارکت فعالی در مناظره ها ومصاحبه ها ی تلویزیونی خصوصاً برنامه بسوی انتخاب در مقابل عزیزان و بزرگانی نظیر جناب آقای عسگر اولادی، مرحوم جناب آقای دکتر نوربخش،حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری و جناب آقای مهندس مرتضی نبوی شرکت داشته و همچنین در مناظره های حضوری در دانشگاه ها و مساجد و نیز سخنرانیها ی گوناگون انتخاباتی مشارکت فعال کرده ام . پس از اتمام مبارزات انتخاباتی سال ۱۳۷۶ و انتخاب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی به ریاست جمهوری اسلامی، از سوی ایشان به دولت دعوت شده و توسط ایشان بعنوان نامزد تصدی وزارت بازرگانی به مجلس محترم شورای اسلامی معرفی و با کسب رأی اعتمادی بالا از مجلس پنجم و تنها با ۹ رأی مخالف تایید و به حکم رئیس جمهورمحترم به سمت وزیر بازرگانی جمهوری اسلامی ایران منصوب شدم . دأب اینجانب علی رغم همه هیاهوها و شایعاتی که در جامعه درباره تغییرات گسترده در دولت پس از روی کارآمدن خاتمی مطرح شده بود،حفظ انسجام و ثبات مدیریت های صالح و کار آمد بود. فلذا در چهار سال تصدی ام در دولت در سالهای ۷۶ تا ۸۰ از وجود اغلب معاونین وزارت خانه در دوره جناب آل اسحاق استفاده کرده و تلاش کردم تنها در صورت لزوم نسبت به جابجائی معاونین و رؤسای سازمانها اقدام نمایم. در ابتدا با هدف جذب عناصر کارآمد،چندتن از نخبگان دولتهای سابق راکه دو تن ازآنهااز وزراء پیشین بازرگانی در سال های ماضی بودند را با افتخار بکار دعوت کردم. هدف اصلی و مهم اینجانب در دوره مذکور، بازگرداندن وزارت بازرگانی به جایگاه در خور و شایسته دستگاه مسئول سیاست تجاری در کشور بعنوان یکی از چهار پایه مهم اقتصاد ایران بود. لذا با اصلاح قوانین عادی و قانون برنامه پنج ساله، وزارت بازرگانی را به مجمع بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار بعنوان عالی ترین مراجع تصمیم گیری در سیاست پولی کشور بازگرداندم . همچنین اختیارتعیین رؤسای پنج بانک مهم تجاری (ملی ، صادرات، تجارت، سپه ، ملت ) را به وزارت بازرگانی بازگردانده با اعمال این اختیار آن را مسجل ساختم .
بررسی قوانین و مقررات حاکم بر اقتصاد کشور بطور عام و نظام بازرگانی کشور بطور خاص از اهداف مهم دوره اول تصدی ام در وزارت بازرگانی بود .
در این دوره علی رغم خشکسالی پیاپی،کاهش جدی درآمدهای ارزی و در نتیجه محدودیت در اجرای تعهداتی که تا آن زمان بر عهده دولت قرار داشت، تلاش وافری به عمل آمد تا با همکاری دلسوزانه و شبانه روزی همکاران خدوم آن دستگاه به قول معروف تا حد ممکن آب در دل ملت تکان نخورد. در آن دوره موجودی گندم کشور در برخی از شهرها بدلیل محدودیت های جدّی کشور به سه روز رسید .اما نه تنها هیچ بروز و و ظهوری در جامعه نیافت که حتی بجز معدودی هیچکس از آن مطلع نشد. حل این مشکلات گسترده نظام تجاری کشورمگر با بکارگیری خرد جمعی همکاران کار بلد و مدیر، دلسوز، روزآمد، دانشمند و با فضیلت و اخلاق و معرفت و مدیریت بر دل های آنها مقدور نمی گردیدکه خدای بزرگ توفیق آن را به کمال به من و همکارانم عطا کرد و از این آزمون ها سر بلند بیرون آمدیم.
سپردن کار مردم به مردم ، کاهش میزان مداخله دولت در شئونی که مردم علاقمند به انجام آن هستند و هم شایستگی آنها در انجام آن امور بیش از دولت هاست، و هم هیچ تهدیدی را متوجه نظام نمی کند، کوچک سازی بخش اجرایی و البته توانمندسازی بخش ستادی بازرگانی کشور با مطالعه و تحقیق جامع و گسترده ، از امور زیر بنایی دیگری بود که ابتدائاً با بررسی قوانین و مقررات سیاست ها و برنامه های حاکم بر نظام بازرگانی کشور و سپس با اصلاح ، تکمیل و لغو و تأسیس برخی از آنها آغاز شد.
علاوه بر فعالیت های جاری بازرگانی از همان ابتدا با علاقمندی که در رئیس دولت بود و همراهی و گرایش و اقبالی که دولت از خود نشان می داد،در بسیاری از موضوعات غیر اقتصادی دولت از حیث مسئولیت مشترکی که وزراء در اداره امور دولت بر عهده دارند و میثاقی که با رئیس دولت اخلاقاً بسته اند، مشارکت کردم.بطوری که گاهی این مشارکت ها ، مورد انتقاد و سرزنش از سوی برخی از دوستان و دشمنان و البته تشویق و دعای خیر از سوی خیل کثیری از دوستان مواجه می شد.
و اما این دوره با همه فراز و فرودها به پایان رسید. و مجدداً در یک تلاطم انتخاباتی دیگر البته غیر قابل مقایسه با سال ۱۳۷۶ مجدداً جناب آقای خاتمی با رأیی بیشتر به ریاست جمهوری هشتم رسید، و به لطف وجود سابقه یک دوره همکاری مشفقانه و حسن ظنّ و اعتماد وافر شخص ایشان و لاغیر برای بار دوم کاندیدای پست وزارت بازرگانی شدم. و با معرفی ایشان و رأی اعتمادی بیش از دوره نخست ۲۲۵ رای موافق مجدد سکان کشتی بازرگانی کشور را نمایندگان ملت و رئیس جمهور منتخب مردم بدست اینجانب سپردند و با توکل به خدا با قوّتی مضاعف دوره دوم آغاز شد.
مهمترین اهداف این دوره را می توان در اصلاح عمیق، گسترده و نهایی ساختار بازرگانی کشور در طی ۸ سال، اصلاح حداکثری قوانین ومقررات حاکم بر بازرگانی کشور ، کوچک سازی جدی نظام بازرگانی در بخش دولتی در حوزه اجراء و البته انجام گسترش لازم در برخی فعالیت های توسعه ای و تأسیسی در حوزه های سیاستگذاری ، نظارت و تشویق و هدایت خلاصه کرد. اعداد و ارقام رشد و نقصان شاخص ها در گزارش های مستقل به استحضار رسیده است.
در این دوره پس از قریب به صد سال سازمان غله ایران و سازمان قند و شکر ایران منحل شد. پس از قریب پنجاه سال سازمان گسترش خدمات بازرگانی ایران و سازمان تعاون مصرف شهر و روستا منحل گردید. و اهداف مهم و وظایف اساسی آنها به شرکت بازرگانی دولتی ایران GTC که در عرصه نظام تجارت بین المللی نامی شناخته شده و بدلیل خریدهای خارجی گسترده پر آوازه بود، منتقل گردید.سازمان بازرسی و نظارت که برخواسته از فکر ضرورت اعمال تعزیرات بر واحدها و بنگاه های اقتصادی خصوصی از سوی دولت در یک مقطع زمانی خاص و تورم پنجاه درصدی بود، در سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ادغام شد. پنجاه و یک درصد از سهام شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران به بخش غیر دولتی واگذار گردید. همچنین شرکت کوچک و بزرگ منحل و یا به بخش خصوصی واگذار شد تا بدنه سنگین و فربه بازرگانی کشور بشدت کاهش وزن یابد و از حدود ۳۰ هزار نفر کارمند به حدود ۱۴ هزار نفر کادر با کیفیت و ماهیتی بطور متوسط بسیار بالاتر از متوسط ادوار گذشته رسیده و سازمانی فرز و چابک شود.تعداد معاونت های وزارتخانه از ۹ معاونت به ۴ معاونت ستادی کاهش یافت. واما دراین دوره در حوزه اقدامات تأسیسی و توسعه ای ، مرکز توسعه صادرات ایران با ادغام در معاونت بازرگانی خارجی، به سازمان توسعه تجارت ایران بدل شد و رئیس کل آن عنوان معاون توسعه روابط اقتصادی خارجی نام یافت.
پرتغال ، اسپانیا ، قطر ، بحرین ، کویت ، عربستان سعودی ، عراق ، زیمبابوه، اوگاندا، کنیا، مراکش ، فیلیپین، ویتنام ، تایلند، بیلاروس ، ازبکستان ، قرقیزستان ، تاجیکستان
اینجانب که پس از اتمام دوره وزارت طبیعتاً و بنا به قاعده موجود، با تبدیل حکم به عنوان کارشناس عالی دولت در خدمت بوده و به عنوان مأمور در دفتر انجام وظیفه می کردم، با گذشت زمان در حالیکه ۳۲ سال از خدمتم در دولت جمهوری اسلامی ایران می گذشت بدلیل آنکه اولاً در دولت مسئولیتی نداشتم و ثانیاً ادامه و استمرار حضور اداری و اِشغال پستی سازمانی از دولت را به مصلحت نمیدانستم، بنا به تقاضای خود به افتخار بازنشستگی نائل آمدم. و پس از آن به فعالیت های اجتماعی و سیاسی که بنا به ضرورت بر عهده قرار گرفته است، ادامه می دهم،که به عنوان مثال به برخی از آنها اشاره می کنم.